خداوندا،
رمضان هم گذشت و ما از خود نگذشتیم!
تو از ما بگذر!
اَعُوذُ بِجَلالِ وَجهِکَ الکَریمِ، اَن یَنقَضِیَ عَنّی شَهرُ رَمَضانَ، اَو یَطلُعَ الفَجرُ مِن لَیلَتی هذِهِ، وَ لَکَ قِبَلی ذَنبٌ اَو تَبِعَهٌ تُعَذِّبَنی عَلَیهِ
بارالها، پناه می برم به جلال وجه کریمت،
که بگذرد از من ماه رمضان یا برآید سپیده دم این شب برمن
و من در پیشگاه تو در خود گناه یا پیگردی داشته باشم
که مرا بر آن عذاب فرمایی.
اَلّلهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن صِیامی لِشَهرِ رَمَضانَ، وَ اَعُوذُ بِکَ اَن یَطلُعَ فَجرُ هذِهِ اللَّیلَهِ اَلّا وَ قَد غَفَرتَ لی
خدایا،این را آخرین دوران روزه گرفتن من در ماه رمضان قرار مده
و به تو پناه می برم از اینکه سپیدم دم این شب برآید
جز آنکه مرا محققا بیامرزی
معناى بازگشت است، و واژه «فطر» از فطرت گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت. بازگشت از این نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طور صحیح برقرار است یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و بر اثر حجابهاى جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در کلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ که اگر چنین است باید ابتداى نجات و آغاز پیروزى بر طاغوت نفس را در نماز عید فطر اعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این که: آنچه را در ماه رمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به کار بردهاند ابراز بدارند، با کلمات و حرکات، بلکه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعار آمیخته با شعور و فریاد برون و درون که:
«الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر و لله الحمد والحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا؛ خدا بزرگتر از آن است که توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى جز خداى یکتا و بىهمتا نیست، و خدا بزرگتر از آن است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطر آن که ما را - در راستاى پاکسازى و بهسازى - هدایت کرده، و شکر او را که جمعیت ما و امت ما را برترین جمعیت و امت قرار داده است.»
رمضان اندک اندک پایان مىپذیرد، و به انتهاى خود مىرسد، مسلمانان در مکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایشها و تقویت صبر و اراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداختهاند؛ اینک جشن مىگیرند که در راه پر دستانداز جهاد اکبر، با گامهاى استوار عبور کردهاند و به مقصود رسیدهاند. چرا که براى انسان بازگشت به خویشتن، فرا رسیدن بهار معنویت است؛ مانند درختانى که پس از گذران زمستان سرد زمستانی، به بهار رسیدهاند و در مسیر حرکت قرار گرفتهاند، به راستى چه عیدى شیرینتر و چه پیروزىاى شکوهمندتر از بازگشت به خویشتن، و پیروزى بر طاغوت نفس اماره؟ که فطرت را زیر پاى سهمگین خود منکوب کرده است.